دوره امامت امام کاظم علیه السلام از دوره های سخت و توان فرسای تاریخ امامت است . در این دوره , امام موسی بن جعفر علیه السلام با دو مشکل مواجه بودند. یکی از این مشکلات , ارتباط مستقیم با حاکمیت نامشروع خلفای عباسی داشت . مشکل برخورد با خلفا و مقابله با تبلیغات مسموم و اقدامات کینه توزانه آنها همواره به عنوان یک مشکل اساسی شیعه وجود داشت . ولی مشکلی که امام کاظم علیه السلام اختصاصا در دوره ی امامت خویش با آن روبرو بود , مشکل درونی شیعیان در این زمان بود. این مشکل درونی , انشعابی بود که در این دوره در میان شیعیان به وجود آمده بود و از این نظر اتحاد و یکپارچگی شیعیان در معرض خطر قرار داشت . توضیح آن که پس از شهادت امام جعفر صادق علیه السلام , برخی از شیعیان درباره ی شناخت امام و این که جانشین امام ششم چه کسی است , گرفتار تردید و عدم شناخت شدند.
کسى که تقوى الهى را رعایت نماید و مطیع احکام و مقرّرات الهى باشد، دیگران مطیع او مى شوند. و هر شخصى که اطاعت از خالق نماید، باکى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصیت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است که مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گیرد.
قالَ الا مامُ اءبو الحسن ، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه علیه :
1 مَنِ اتَّقىَ اللّهَ یُتَّقى ، وَمَنْ اءطاعَ اللّهَ یُطاعُ، وَ مَنْ اءطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقینَ، وَمَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقینَ.(62)
ترجمه :
فرمود: کسى که تقوى الهى را رعایت نماید و مطیع احکام و مقرّرات الهى باشد، دیگران مطیع او مى شوند. و هر شخصى که اطاعت از خالق نماید، باکى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصیت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است که مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گیرد.
شمع جمع شبستان
فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی |
که هر کجا رود افتد به دام صیادی |
به دانهای دُّر یکدانه میدهد برباد |
نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی |
چنان اسیر هوا و هوس شدم که نپرس |
نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی |
دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر |
مدار از همه عالم امید امدادی |
مگر ز قبله حاجات و کعبه مقصود |
ملاذ(1) حاضر و بادی(2)علیّ الهادی |
محیط کون و مکان نقطه بصیر وجود |
مدار عالم امکان مجرّد و مادی |
شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»(3) |
تو شمع جمع شبستان مُلک ایجادی |
صحیفه ملکوتیّ و نسخه لاهوت |
ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی |
مقام باطن ذات تو قاب قوسین است |
به ظاهر ارچه در این خاکدان اجسادی |
کشیدی از متوکل شدائدی که به دهر |
ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی |
گهی به برکه درندگان(4) گهی زندان |
گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی(5) |
تو شاه یکّه سواران دشت توحیدی |
اگر پیاده روان در رکاب الحادی |
ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت |
که بر طریقه آباء و رسم اجدادی |
آیة الله غروی اصفهانی (کمپانی)